مرا به یاد میآوری
با اینکه کوچکم
و در آینه چهرهای ندارم
فقط چهرهای دارم در خواب!
***
مرا به یاد میآوری
با این که هر روز
خیلیها مثل من به دنیا میآیند
خیلیها مثل من از دنیا میروند
من کسی نیستم.
***
مرا به یاد میآوری
با تلفظ صحیح نام خانوادگیام
تو خدایی
من بنده
ولی به رویم نمیآوری
فقط گاهی یادآوری میکنی
که لکهای ماست ریخته روی لباسم
یا امضای امروزم با امضای دیروزیام فرق دارد
وگرنه
تو به من پاییز را دادهای
که دیگر به این چیزها فکر نکنم!